بایدن اکنون بهشدت درگیر این چالش است که چگونه اسب اقتصاد 1.7 تریلیون دلاری روسیه را بدون آسیب رساندن به اقتصاد اروپا و آمریکا از پای درآورد. بایدن میداند که تلاش بیش از دو دههای ایالات متحده برای ادغام روسیه در اقتصاد جهانی با این ایده که اشتراک منافع اقتصادی با روسیه میتواند کرملین را مجبور به مماشات کند با شکست مواجه شده است. اکنون پیوندهای روسیه با اقتصاد جهانی به یکی از داراییهای استراتژیک آن کشور تبدیلشده است و آنطور که میلر گفته است از 10 کشور پرجمعیت جهان، تنها یک کشور بسته جامعی را امریکا علیه روسیه طراحی کرده است بهطور کامل پذیرفته است و آنهم خود امریکا است.
بایدن بیش از گذشته درگیر چالش با ایران است. چالش بزرگ این است که چگونه سپاه پاسداران را در لیست تروریسم نگه دارد بدون آنکه سربازانش در منطقه آسیب ببینند ، برجام را فریز کند و دیپلماتهای ایرانی را سر بدواند بدون آنکه برنامه هستهای این کشور از کنترل خارج شود ،فروش نفت ایران را محدود کند بدون آنکه فرایند تولید و انتقال انرژی منطقه دچار آسیب شود. او میگوید میخواهد از نفوذ ایران در غرب آسیا بکاهد و در این راه از زور بهعنوان آخرین راهحل برای دور نگهداشتن ایران از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد اما واقعیت آن است که او هرچقدر هم که دچار زوال عقل باشد میداند نباید در مقابل ایران بیمحابا رفتار کند.
رفتار متناقض بایدن در سفر خود به غرب آسیا نشان داد او از قبل میدانست که پای در میدان مین گذاشته است. میدانی که هرگونه اشتباه سر او را یک گام به فرورفتن در باتلاق غرب آسیا نزدیکتر خواهد چراکه نه توافق ابراهیم و اعتمادبهنفس کاذب اسرائیل میتواند ایران را کنترل کند و نه شرایط عربستان بهگونهای است که خلأ انرژی را برای او جبران کند. به نظر میرسد او اکنون چارهای ندارد جز اینکه غرور آمریکایی خود را ببلعد و واقعیت قدرت را بپذیرد.
(نویسنده:حسین حسینی نژاد)